کولاک
چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۱۲ ب.ظ
The Empire of NewVericka - کولاک
سه برگ یک دفترنفراتکبودی کدرنوشته بر بادناتمامآبهای سرد، آسفالت خیسچهار
باد، باران، بوی برف
نیشخند من بمرگ
روز، بوران یک نفس
شب، نفیر استخوان سوزان کرگ
شکل می گیرد ز راهی دور، طوفانی مهیب
گرد بادی محو سرما چیده با دست خدا
طرح کولاکی عظیم
انجماد آغاز میگردد نهان
در تقلای نپژمردن ز سرما سوز، برگ
میخکوب پنجره از تیزتر آواز سرد
چشم بندان تگرگ
2 فروردین1394
پ.ن: 1390، شعری داشتم با همین اسم، و همین حدود ابتدایی. که با تغییر کلی و استفاده از ایجاز، نتیجه دلخواه تر بنظر میرسد. حال آنکه قضیه بادپیماییست، فرقی ندارد چه باشد.
سه برگ یک دفترنفراتکبودی کدرنوشته بر بادناتمامآبهای سرد، آسفالت خیسچهار
- ۹۴/۰۱/۰۵